رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

رادین دنیای مامان گلی و بابایی

مبارک باشه گل پسر

عزیز دل مامانی ! امروز 18 دیماه هستش . دیروز عصر شما پسر گلم را به مطب دکتر عندلیب بردیم و ختنه کردیم قربونت برم که اشک مامانی رو با دونه های اشکهای نازت درآوردی . رادین مامان ! اگه دست ما بود هیچوقت این کار رو نمی کردیم ولی قربونت برم شما گل پسری برای اینکه مثل بقیه پسرها و مردها بشی باید حتنه می شدی. اگه به مامان بگن بدترین شبی که توی عمرت داشتی کی بوده مطمئن باش که مامانی دیشب رو بیان می کنه؛ آخه دیشب تا صبح مامانی هم با اشکهای قند عسلش اشک می ریخت. رادین! مامانی و بابایی هیچ وقت نمی تونن گریه های شما رو ببینن پس امیدوارم انشاالله این آخرین باری باشه که  شما درد می کشی. مامانی خدا رو شکر می کنه که همه چیز به خیر و خوشی تمام شد. عسل...
18 دی 1391

مرد بزرگ مامان

رادین گلم! الان چند روزی هستش که شما وارد چهار ماهگی شدی و رفتار و حرکاتت حسابی تغییر کرده. تقریبا یک هفته ای هست که گل پسری شیطون شده و دیگه مثل قبل راحت شیر نمی خوره؛ یه ذره از شیرت رو که می خوری شروع می کنی به حرف زدن و خندیدن و دست و پا زدن و اینقدر با دستت محکم شیشه رو می زنی که شیشه شیرت از دهنت میپره بیرون. خلاصه مامان خیلی نگران شیر خوردن شماست آخه دوست نداره که پسرش نحیف و لاغر بشه. شیطونک مامانی! حالا دیگه دستات رو می شناسی و دوتا دستهات رو جلو صورتت میاری و حسابی نگاش می کنی و باهاشون بازی میکنی؛ تازه وقتی چیزی جلو صورتت می گیریم دستت رو به طرفش میاری و برای گرفتنش تلاش می کنی.. قربونت برم که یه وقتایی موفق می شی و می گیریش...
15 دی 1391

قند عسل سرما خورده!!!

نفسم! امروز 10 دیماه هست و فقط 3 روز دیگه باقی مونده تا شما عزیز مامان وارد چهارمین ماه از زندگی قشنگ خودت و دنیای زیبایی که برای بابایی و مامانی درست کردی بشی. رادینم الان 4 روز هستش که شما گل پسر سرما خوردی و حال مامانی رو گرفتی؛ چهار شب پیش در حالیکه خونه مامان جون بودیم، مامانی طبق معمول هر شب که دمای بدن گل پسرش رو چک می کرد، متوجه شد که گل پسری تب داره. اون شب من و مامان جون و خاله زهرا تا صبح به پای شما قند عسل نشستیم و تبت را کنترل کردیم. بابایی هم که دلش برای شما خیلی شور می زد به اصرار بابا جون و مامان جون رفت خوابید. صبح زود با بابایی رفتیم مطب دکتر موحدی که روزهای جمعه هم می آد و به داد نی نی کوچولوهایی مثل شما می رسه. خلاصه ر...
10 دی 1391